اطلاعاتی پیرامون غول نامرئی آمریکاRQ 170 و قدرت رادارهای ایران
شاید اگر یکی از مقامات ایرانی از واژه "ترس" برای وضعیت دولت امريكایی در واکنش به کنترل الکترونیک پهباد فوق پیشرفته توسط نيروهاي مسلح كشورمان سخن میگفت، اندکی اغراق آمیز به نظر میرسید اما اکنون این تلویزیون دولتی امريكا VOA است که صراحتاً از "ترس مقامات سیا از توانایی فنی ایران برای بازیابی اطلاعات سری این هواپیما" سخن میگوید؛ ترسی که آنچنان پررنگ و برجسته است که حتی مجری شبکه CNN را هم به حالتی التماسگونه در برابر یک مسئول ایرانی وا میدارد.
از انكار و تمسخر تا تأييد و اعلام ترس
به گزارش رجانیوز، از هفته گذشته که خبر به زمين نشاندن سالم یک فروند هواپیمایی فوق پيشرفته جاسوسی RQ170 مشهور به "جانور قندهار" در ایران از سوي رسانهها منتشر شد، تا به امروز، واکنشهای متفاوتی به طور رسمی و غیررسمی از سوی طرف امريكایی اظهار شده است. از انکار و تمسخر تا تایید و اعلام ترس. با این حال، روز گذشته یک افسر سابق سازمان اطلاعات مرکزی امريكا (سی آی ای) در مصاحبه با سایت بیبیسی فارسی تیر خلاص را به این سردرگمي رسانهای زد و صراحتا از "ضربه امنیتی عظیم" ايران به ساختار نظامی، امنیتی و اطلاعاتی امريكا خبر داد.
افسر سابق سيا: ضربه امنيتي عظيم ايران به امريكا
"رابرت بر" تاکید کرد كه "اگر به این هواپیمای جاسوسی، رخنه سایبری شده باشد که شواهد قویاً به آن اشاره دارند، ما با مشکل بزرگی مواجه هستیم و این یک ضربه امنیتی عظیم است؛ چون این هواپیماهای تجسسی از پرتو نگاری حرارتی، انواع دوربینهای پیشرفته که در عملیات "ابیت آباد" علیه مخفیگاه اسامه بن لادن استفاده شد، بهره ميبرد. این دوربینها بسیار دقیق هستند و تصاویر سه بعدی تولید میکنند. این هواپیماها میتوانند در ارتفاع ۵۰ هزار پایی پرواز کنند که آنها را از تیر رس آتشبارهای ضد هوایی خارج نگاه میدارد. من تصور میکنم ایرانیها بتوانند از آن بهره برداری کنند. اگر آنها توانستهاند این پرنده را بنشانند، قاعدتا میتوانند از آن بهره برداری هم بکنند. این شکار به آنها اجازه میدهد آنچه را ببینند كه ما از آسمان رصد میکنیم.
اظهارات افسر سابق سيا يك معناي واضح دارد: ایران صاحب مدرنترین شیوههای جاسوسی سيا به روش مهندسي معكوس میشود و اين يعني زنگ خطر براي امنيت ملي امريكا. آنهم در شرايطي كه حتي پنتاگون و ارتش امريكا نيز از تكنولوژي ساخت اين هواپيما اطلاع زيادي ندارند و RQ 170 بهطور اختصاصي در اختيار سيا بوده و اين سازمان از مأموريتهاي آن اطلاع داشته است.
اشتياق روسيه و چين به آشنايي با سيستم هواپيماي RQ 170
از سوی دیگر فارغ از جنبه جنگ روانی این ماجرا، آنچه موجب شده تا کاخ سفید به گفته شبکه تلویزیونی صدای امريكا اینچنین دستپاچه با ماجرا برخورد كند، واهمه از قدرت و دانش فنی دانشمندان جوان ایرانی در بازیابی اطلاعات محرمانه و فوق سری این پهباد است؛ اطلاعاتی که در صورت بازیابی، مشتریان پروپاقرصی همچون روسیه و چین به عنوان رقیبان سرسخت اطلاعاتی و امنیتی امريكا خواهد داشت. بهطوري كه روزنامه يو اساي تودي نوشت: RQ-170 دارای همان سیستم راداری است که در جت های جنگنده پیشرفته امریکا، F-22 و F-35، استفاده می شود. چینی ها در دستیابی به چنین قابلیتی یک نسل عقب اند و بسیار مشتاق دستیابی به آن هستند.
موقعیت استقرار پایگاههای نظامی ناتو در افغانستان، جزئیات درون پایگاهها، اطلاعات دقیق از کمیت و کیفیت نیروی انسانی ارتش ناتو در افغانستان و برنامه زمانبندی عملیاتهای محرمانه امريكا در این کشور تنها بخشی از اطلاعات ارزشمند حافظه اطلاعاتی این پهباد است که با توجه به جنگ اطلاعاتی روسیه و امريكا که سال گذشته با شناسایی و اخراج حدود ۱۰ جاسوس روس در خاک امريكا به اوج خود رسید، بسیار تعیین کننده خواهد بود.
حسگرهاي RQ 170 مهمتر از رادارهاي آن
از سوي ديگر، در حالی که منابع غربی در روزهای اخیر مهم ترین قابلیت فنی هواپیمای جاسوسی تصاحب شده از سوی ایران را رادارهای نصب شده روی آن و همچنین فناوری رادارگریز آن ذکر کرده اند، روزنامه امریکایی یو اس ای تودی در تحلیلی نوشت حس گرهای نصب شده این هواپیما از رادار آن با اهمیت تر است. این هواپیما همچنین ممکن است حاوی یک حس گر پیشرفته برای نظارت بر مراکز هسته ای باشد.
چرا ارزش جاسوسي هواپيماي جاسوسي بيشتر از ماهوارهها است؟
همچنين "دنیس گورملی" کارشناس موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین در دانشگاه پیتسبورگ به روزنامه نيويورك تايمز، گفت: «زیر نظر گرفتن ایران کار تازه ای نیست: ماهواره های امریکا سال هاست بر روی تاسیسات هسته ای، پایگاه های موشکی و دفاعی ایران تنظیم شده اند. اما هواپیمای RQ-170 که می تواند در ارتفاع 50 هزار پایی پرواز کند، در راستای این تلاش ها از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا در حالی که یک ماهواره در حال چرخش می تواند فقط چند دقیقه مکانی را تحت نظر بگیرد، یک هواپیمای بدون سرنشین می تواند به آهستگی حرکت و ساعت ها تصویر تهیه کند و در نتیجه می تواند سرنخ های مهمی به کاری که در حال انجام است، تجهیزات استفاده شده و میزان نیروی کار تهیه کند».
امكان جاسوسي هستهاي براي RQ 170
نیویورک تایمز همچنین در بخش دیگری از این مقاله نوشته است: «کارشناسان می گویند این هواپیماهای بدون سرنشین علاوه بر تصاویر ویدئویی، تجهیزات و سنسورهای رهگیری خاصی دارد که قادر است حتی میزان اندکی از ایزوتوپ های رادیواکتیو و دیگر مواد شیمیایی را تشخیص داده و تحقیقات هسته ای را برملا کند».
علاوه براین، یک منبع دیگر هم تایید کرده این هواپیما برای دولت امریکا از ماهواره های جاسوسی مهم تر است. "جان پایک" مدیر اجرایی سازمان امنیت جهانی روز جمعه 18 آذر به تام واندن بروک نویسنده روزنامه نیویورک تایمز گفته است: «هواپیماهای بدون سرنشین قادر به اجرای عملیات شناسایی 24 ساعته اند که از عهده ماهواره ها بر نمیآید».
شش ويژگي RQ 170 كه آن را حساسترين پرنده سيا كرده است
در اين زمينه سايت ايران هستهاي نيز نوشت كه بر مبنای مجموعه گزارشهای موجود، می توان مشخصات این هواپیما و دلایل حساسیت آن را به شکل زیر توضیح داد.
1- نخستین ویژگی این هواپیمای بدون سرنشین که باعث شده در نوع خود منحصر بهفرد باشد، توانایی تقریبا مهارناپذیر رادارگریزی آن است. اطلاعات موجود نشان می دهد این هواپیما توسط رادارهای معمولی برد بلند (حتی انواع بسیار پیشرفته آن) به هیچ وجه قابل رهگیری نیست و رادارهای برد کوتاه VHF نیز تنها در صورتی قادر به مشاهده آن –آن هم به سختی- هستند که هواپیما کمتر از 40 کیلومتر با آنها فاصله داشته باشد؛ اتفاقی که وقوع آن تقریبا محال است. ویژگی رادار گریزی این هواپیما ناشی از پوشش بسیار مخصوصی است که تمام سطح آن را پوشانده و بسیاری از کشورهای جهان از جمله روسیه و چین سال های طولانی است که به دنبال دست یابی به فرمول و مشخصات ساختمانی آن هستند. روزنامه نیویورک تایمز در تحلیل به قلم ویلیام براد و دیوید سانجر که روز دوشنبه 14 آذر 1390 منتشر شده، درباره توانایی رادار گریزی هواپیمای RQ170 نوشته است: «به گفته مقامات امریکایی، یک نمونه رادار گریز این هواپیمای بدون سرنشین اوایل امسال ساعت ها در موارد مکرر بر فراز مخفیگاه اسامه بن لادن در ابت آباد پاکستان پرواز کرد بدون آنکه بوسیله سامانه های دفاع هوایی پاکستان مورد شناسایی قرار گیرد». این روزنامه ادامه داده است: «ماه ها گزارش هایی، همگی تایید نشده، منتشر شده است که از همان هواپیما مرتبا بر فراز ایران و احتمالا با هدف شناسایی مراکز هسته ای یا موشکی مخفی استفاده می شده است». همچنین لولیتا سی بالدور، در گزارشی برای آسوشیتدپرس از واشینگتن در روز سه شنبه 15 آذر 1390 نیز او قول لورن تامپسون، تحلیلگر دفاعی موسسه لکسینگتون در ویرجینیا در این باره می نویسد: «این هواپیماها طوری طراحی شده اند که بتوانند به مکان هایی بروند که دیگر هواپیمای باسرنشین یا بدون سرنشین نمی توانند به آنجا بروند. این هواپیما به ویژه طوری طراحی شده است که ردیابی و هدف قرار دادن آن توسط دشمنان بسیار دشوار باشد». یک کارشناس فنی به «ایران هسته ای» گفت: عامل اصلی رادارگریزی این هواپیما رنگ مخصوص بدنه آن است.
2- دومین ویژگ این هواپیما که انتقال آن به ایران نگرانی بسیار جدی امریکایی ها را برانگیخته آن است که این فناوری RQ170 شباهتی جدی به فناوری بمب افکن های B-2 و همچنین جنگنده بمب افکن F-35 دارد که جزو پیشرفته ترین و در عین حال محرمانه ترین فناوری های نظامی امریکا محسوب می شود.
3- سومین ویژگی هواپیمای بدون سرنشین امریکایی که در اختیار ایران است، مربوط به موتورهای بسیار پیشرفته آن است که عملا به آن امکان می دهد به جای چند ساعت، چند روز در در هوا باقی بماند. جان پایک از اندیشکده گلوبال سکیوریتی در این باره به لولیتا سی بالدور گزارشگر آسوشیتدپرس از واشینگتن رد روز 15 آذر 1390 گفته است: «کلید موفقیت آمریکا در مورد هواپیماهای رادارگریز، موتورهای کم مصرف آنها است که به آنها امکان می دهد به جای چندین ساعت، روزها در هوا بمانند».
4- ویژگی چهارم هواپیمای RQ170 مربوط به توانایی های جنگ الکترونیک آن بهویژه در دو حوزه خاص است. نخست اینکه این هواپیما می تواند مجموعه ارتباط رادیویی با سیم و بی سیم در اطراف منطقه پروازی خود را تا شعاعی بزرگ شنود کند و دوم اینکه قادر است در منطقه پروازی خود در صورت لزوم اختلالات الکترونیکی وسیع ایجاد كند.
5- ویژگی پنجم هواپیمای بدون سرنشین RQ170 استقرار رادارهای فوق پیشرفته "سار" بر روی آن است که هیچ نمونه مشابهی در جهان ندارد. منابع غربی نام این رادار را AESA ذکر کرده اند.
6- ششمین ویژگی این هواپیما مربوط به دوربین ها، لنزها و سنسورهای نصب شده بر روی آن است که به آن یک توانایی منحصر بهفرد تصویربرداری جاسوسی می دهد. این دوربین ها دارای توان تصویر برداری با وضوح بسیار بالا در هر شرایط جوی و همچنین دارای قدرت تفکیک منحصر بهفرد هستند.
همین اهمیت بالای اطلاعات این پهباد است که سبب شده تا رسانههای امريكایی حتی از التماس و ابراز خواهش از مسئولان ایران برای برگرداندن این هواپیما به کشور خود نیز دریغ نکنند. در اين زمينه، مجري شبکه بینالمللی و مطرح سیانان در گفتوگو با محمد خزاعی نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد اصطلاحا به تپق زدنهای مکرر میافتد، از او میخواهد که هواپیمای جاسوسی را به امريكا پس بدهد!، كه خزاعي تأكيد كرد كه این تصمیمی است که مقامات ایرانی باید بگیرند و وي در موقعيتي نيست كه در اين زمينه اظهار نظر كند.
کد خبر:109877 - منبع رجا نیوز
--------------------------------------------------
به گزارش گرداب، سامانه پدافند هوایی میانبرد و ارتفاع متوسط مرصاد که سال گذشته معرفی شد هم اکنون به صورت عملیاتی در اختیار یگان های پدافند هوایی در نقاط مختلف کشور است. این سامانه که با بهره گیری از تجارب عملیاتی 8 سال دفاع مقدس و کاربری سامانه بسیار موفق هاوک ساخته شده در مرحله تولید انبوه قرار داشته و با آماده شدن آتشبارها پس از آزمایشات به یگان های عملیاتی تحویل داده می شود.
در این سامانه رادار جستوجو و کشف هدف "کاوش" کار یافتن اهداف را بر عهده دارد. اهداف کشف شده دسته بندی و ارزیابی شده و اطلاعات به واحد فرماندهی و کنترل ارسال می شود. رادار جستوجوگر ارتفاع پست "جویا" نیز برای کمک به کشف و ردگیری اهدافی که در ارتفاع پایین پرواز می کنند، ایفای نقش می کند. با کمک این رادار مرصاد توانایی انهدام اهداف پروازی در ارتفاع پایین را نیز دارد. با تشخیص مرکز کنترل آتش سامانه، وظیفه ردگیری و قفل روی اهدافی که خطرناک تر تشخیص داده می شود به رادار ردگیر "هادی" سپرده شده و این رادار که سامانههای الکترواپتیکی نیز با آن همراه و هماهنگ شده اند، کار تأمین اطلاعات لازم برای هدایت موشک نیمه فعال راداری را به سمت هدف تا لحظه اصابت به آن به انجام می رساند.

کشف اهداف با سطح مقطع بسیار کم
سامانه مرصاد قابلیت شناسایی هدف در فاصله 150 کیلومتری از سوی رادار کاوش، قفل کردن روی آن در فاصله 80 کیلومتری و مورد هدف قراردادن آن در بیشینه برد 45 کیلومتری را دارد. برد هدف قرار دادن در سامانه های موشکی بهجز برد رادار به برد موشک نیز وابسته است که در همین نمونه سامانه مرصاد در صورت بهسازی موشکها یا بهکارگیری موشک جدید و دوربردتر امکان درگیری با اهداف تا 80 کیلومتر نیز ممکن است. در مورد رادار کاوش نیز باید به این نکته اشاره کرد که نسبت به نمونه قبلی یک آنتن سفید رنگ هم به بالای آنتن اصلی اضافه شده است.
با توجه به تهدیدات روز که اهداف با سطح مقطع راداری (RCS) کم هستند، در طراحی این سامانه تلاش زیادی شده است تا قابلیت درگیری مؤثر با این تهدیدات ایجاد شود که منجر به ایجاد توانایی کشف اهداف با سطح مقطع بسیار کم در حدود 0.5 مترمربع و در فاصله 110 کیلومتری شده است. با این ویژگی اغلب موشکها، پهپادها و هواپیماهای جنگنده نسل چهارم پیشرفته به اهدافی عادی برای مرصاد تبدیل می شوند.
به عنوان مثال منابع خارجی RCS نمونههای بهسازی شده جنگنده اف-16 را حدود 1.2 متر مربع، بمب افکن بی-1 را 0.75، بمب افکن بی-2 آ را 0.1، جنگنده فرانسوی رافال را 0.1 تا 0.2 و برای جنگنده اروپایی تایفون (که اخیراً از سوی عربستان سعودی به خدمت گرفته شده) اعدادی در حدود 0.014 تا 0.42 را ذکر کرده اند. هر چند بین اعداد اعلام شده در منابع مختلف تفاوتهایی به چشم می خورد اما نمونههای ذکر شده حد پایین بودند. همچنین باید دقت کرد اعداد اعلام شده در منابع سطح مقطع راداری این هواپیماها از روبرو هستند که در درگیریهای هوایی ملاک ارزیابی است و در نگاه از زاویه های مایل از پایین این اعداد کمی بیشتر نیز می شوند.

رادار جویا
محاسبات با فرمول های پایه ای کارکرد رادارها نشان می دهد سامانه ای که هدف 0.5 مترمربعی را در 110 کیلوکتری کشف می کند هدفی با سطح مقطع راداری 0.01 مترمربع را در برد بیش از 40 کیلومتر کشف خواهد کرد از این رو با اضافه کردن قابلیتهایی نظیر شبکه کردن سامانههای راداری مرصاد با هم این قابلیت از بعضی جنبه ها افزایش نیز خواهد یافت.
پیش از این فرماندهی قرارگاه پدافند هوایی کشور در گفتوگویی عنوان کرده بود که سامانههای موشکی این قرارگاه موفق به سرنگونی اهدافی با سطح مقطع راداری کمتر از 0.01 مترمربع شده اند که البته به نوع سامانه اشارهای نشده است اما در هر صورت قابلیت بالای آن را میرساند. همچنین اشاره شده که سامانههای هاوک نیز موفق به سرنگونی پهپادها شده اند. این مسئله نشان دهنده بهسازی سامانههای قبلی در کنار بهکارگیری سامانه جدید است.

در اینجا لازم است اشاره کنیم اساساً در شبکه یکپارچه پدافنده هوایی که امروزه به طور کامل در کشور محقق شده است، کار کشف دوربرد اهداف پنهانکار (سطح مقطع راداری بسیار پایین) بر عهده انواع سامانههای نیمه متحرک و تمام متحرکی چون رادارهای "کاستا"، "نبو"، "کاشف" و "مطلع الفجر" است که در فواصل مختلف از آتشبارها و نقاط کور مستفر می شوند. به عنوان مثال سامانه راداری بومی مطلع الفجر توانایی ردگیری 100 هدف و برد 300 کیلومتر و سامانه راداری کاشف-2 نیز برد 150 تا 200 کیلومتر دارد.
اطلاعات این سامانه ها به صورت لحظه ای در اختیار واحدهای کنترل قرار گرفته و به مناسب ترین سامانه ها از نظر موقعیت نسبت به هدف اطلاع داده شده و این سامانه ها با کمک رادارهای پیش گفته به طور کاملاً مؤثر وارد مراحل ردگیری و درگیری با هدف می شوند.
باید این نکته را نیز در نظر داشت که با توجه به رشد فناوری های بومی در کشور این سامانه ها از نظر قابلیت های عملیاتی در حال ارتقاء بوده و نسل های بعدی با امکانات بیشتر نیز در راه هستند.

مرصاد طبق اعلام وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح دارای قابلیت شلیک همزمان به دو هدف است. با نگاهی به تصاویر منتشر شده از تحویل مرصاد به پدافند تهران در شهریور ماه گذشته و نمایشگرهای روبروی کاربران در چند عکس عبارت Hadi b به چشم می خورد که می تواند نشان دهنده استفاده از دو رادار کشف و تعقیب هادی برای هدایت موشک در هر آتشبار مرصاد باشد. بدین ترتیب هر رادار وظیفه هدایت یک موشک را بر عهده داشته و مجموعاً سامانه توانایی درگیری همزمان با دو هدف متمایز را می یابد. می توان حدس زد با شبکه سازی تعداد بیشتری از رادارهای هادی با هر آتشبار امکان درگیری با تعداد بیشتری هدف هم ممکن باشد.
البته با توجه به ساخت داخل بودن سامانه حتماً امکان تولید این رادار به تعداد دلخواه وجود دارد. به هر حال همین قابلیت درگیری همزمان با دو هدف نیز مطلوب بوده و در آینده و با بهکارگیری رادارهایی با فناوری آرایه فازی به جای رادار فعلی هادی قطعاً توان مرصاد در درگیری همزمان با چندین هدف بهبود یافته و در نتیجه در فضای نبرد نامتقارن به افزایش قدرت دفاعی کشور کمک شایانی می شود.

مقایسه مرصاد با نسل قبل سامانههای میانبرد
از دیگر ویژگی های سامانه مرصاد که نسبت به نسل قبلی سامانههای میانبرد موجود در کشور باید به آنها اشاره کرد قابلیت تحرک و جابهجایی بالا و زمان استقرار و نصب و راه اندازی بسیار کوتاه این سامانه است که باعث افزایش کارایی عملیاتی این سامانه تحت شرایط سخت نبرد به خصوص در مواجه با دشمنی با کمیت بالا خواهد شد.
قابلیت ECCM به منظور کارآمدی در جنگهای مدرن امری ضروری است که با افزوده شدن این توانایی به مرصاد این سامانه در برابر دشمنانی با فناوریهای پیشرفته کارا باقی میماند. گفتنی است ECCM به معنای مقابله با جنگ الکترونیک طرف مقابل است. در واقع ابتدا یک طرف اقدام به ایجاد اختلالات الکترونیکی کرده و طرف دیگر برای مقابله از ECCM استفاده می کند.
مرصاد با توجه به فناوری های نوین از ابتدا با رویکرد بهرهگیری از سامانه های دیجیتال و نیمه هادی طراحی و ساخته شده است که شامل تمامی بخشهای الکترونیکی گیرنده، پردازشگر و بخشهای فرماندهی و کنترل می شود.
از این رو اجزای این سامانه علاوه بر خودکار شدن بسیار از بخشها و نیاز به نفرات کمتر برای کاربری، دارای قابلیت اطمینان بسیار بالاتر (با توجه به احتمال کم خرابی سامانههای دیجیتال در قیاس با آنالوگ) و عمر خدمتی بیشتر، زمان آماده بهکار و روشن بودن بیشتری نیز دارند. همچنین وضعیت کارکردی تمام اجزای سامانه به صورت لحظه ای از سوی کاربران قابل مشاهده است.
در مرصاد با نگاهی نوآورانه و ساختارشکن، فرآیند کاری سامانه و همچنین اجزای مرتبط با انسان در آن به نحوی طراحی شده تا کار با آن سادهتر از سامانه هاوک باشد. همچنین استفاده از سامانه های Auto Levelling به جای سامانه های دستی به منظور متعادل کردن تریلرهای سامانه های راداری از بهسازیهای مکانیکی مرصاد نسبت به نسل قبلی است.
بازوی سامانه مرصاد
سامانه مرصاد را بایستی برخوردار از دو بازو دانست که یکی سامانه های کشف و ردیابی هدف و بازوی دیگر موشکهای آن برای انهدام هدف است. در بخش راداری علاوه بر مطالب بالا باید اضافه کنیم که مرصاد با توجه به بهره گیری از سامانه راداری کارآمد، پردازگرش های سریع و الگوریتم های بومی در ردگیری اهداف توانایی مقابله با موشک های بالستیک را نیز دارد. هر چند کارشناسان بیان می کنند فقط برخی از موشکهای بالستیک تاکتیکی احتمالاً از سوی مرصاد قابل تهدید است اما اصل وجود این قابلیت مهم در این سامانه نشان از پیشرفت چشمگیر متخصصان دفاعی کشور دارد که به معنی ارتقاء مستمر در آینده و در نتیجه بهبود همین توانمندی ذکر شده است.

بازوی دوم سامانه که موشکهای معرفی شده برای آن است، "شاهین" و "شلمچه" نام دارند که تفاوتهای اندکی در مشخصات عملیاتی اعلام شده آنها دیده می شود. این موشک ها بر روی پرتابگر (لانچر) سه فروندی قرار دارند که این بخش نیز مانند خود موشک از طراحی جدیدی برخوردار است. این سامانه به صورت استاندارد و در کمینه تعداد پرتابگرها از دو پرتابگر استفاده میکند. زیرسامانه های مختلف این پرتابگر مورد بازبینی و ارتقاء قرار گرفته و با قابلیت اطمینان بالاتر مورد استفاده قرار میگیرد.
در مجموع با توجه به جزئیات اعلام شده از این سامانه می توان به این نتیجه رسید که نسل های بعدی مرصاد نیز در راه هستند تا لایه های دفاعی آسمان کشور مستحکم تر شده و ضمن رساندن بازدارندگی به بیشترین حد ممکن، در روز واقعه نیز خوش بدرخشند.
منبع: مشرق - منبع ۲ : سایت گرداب
---------
ایران هستهای: منابع غربی تایید کردند ایران موفق شده یک ماهواره جاسوسی حساس امریکا را کور کند.
این خبر را نخستین بار دودی کوهن در روز یکشنبه 27 آذر 1390 (18 دسامبر 2011) در وب سایت روزنامه اسراییلی یدیعوت آحارنوت فاش کرد.
کوهن نوشت: «منابع اطلاعاتی در اروپا اعلام کردند ایران با هدف گیری لیزری دقیق یک ماهواره جاسوسی امریکا آن را کور کرده است».
وی ادامه داد: «این اقدام ایران غرب را شوکه کرده است».
یک مسئول امریکایی به این روزنامه گفت: «اگر ایرانی ها تجهیزات پیشرفته ایجاد اختلال ماهواره ای را به دست آورده باشند این بدان معنا است که بسیاری از ماهواره های دیگر نیز در معرض خطر هستند».
یک منبع اطلاعاتی اروپا ادعا کرد ایران با کور کردن یک ماهواره جاسوسی امریکا، غرب را شوکه کرد. ایران در رویدادی که هیچ گاه تاکنون مشاهده نشده بود با هدفگیری کاملا دقیق لیزر، ماهواره جاسوسی امریکا را کور کرده است.
بنابر گزارش یدیعوت آحارنوت، رسانه های امریکایی نوشتند این رویداد می تواند حاکی از آن باشد که ایرانی ها با موفقیت به فناوری ایجاد اختلال ماهواره ای دست یافته اند و توانسته اند توانمندی های ناوبری ماهواره های امریکا را ردگیری کنند.
کارشناسان در تهران اعلام این موضوع را پس از دو موضوع پهپاد و شکار جاسوس امریکایی، ضربه سوم ایران در پاسخ به راهبرد فشار امریکا ارزیابی می کنند.
این امر نشان دهنده آن است که ایران به فناوری های بسیار پیشرفته ای در به دست گرفتن کنترل وسایل پرنده دست یافته و همچنین اثبات می کند ادعای ایران مبنی بر نشاندن پهپاد RQ-170 با استفاه از عملیات جنگ الکترونیک صحیح بوده است.
کد خبر:110913 -